طراحی الگوی اطلاع‌رسانی قانون‌گذاری در دولت الکترونیک

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 گروه علوم ارتباطات و دانش‌شناسی، دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 استاد گروه علوم ارتباطات و دانش‌شناسی، دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

3 دانشیار علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره)، تهران، ایران

4 استادیار دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

چکیده

اطلاع‌رسانی به عنوان یکی از مهم‌ترین مولفه‌های شفافیت در قانون‌گذاری به حساب می‌آید. لازمه قانون‌گذاری شفاف، رعایت اصول حقوق دسترسی سریع و آسان ذی‌نفعان به اطلاعات موجود در نزد نهادهای قانون‌گذار می‌باشد. ذی‌نفعان (حقیقی و حقوقی) برای مشارکت در قانون‌گذاری باید از روند وضع قوانین و اطلاعات وابسته آن‌ها آگاهی کامل داشته باشند. فقدان شفافیت از عوامل اصلی بروز فساد و افزایش آن در کشورهاست. هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی اطلاع‌رسانی شفاف قانون‌گذاری از طریق دولت الکترونیک است. شاخص‌ها از ادبیات داخلی و بین‌المللی استخراج شدند (10 شاخص: مکانیسم افزایش وضوح قوانین و مقررات؛ لزوم ارتقاء مشارکت ذی‌نفعان در قانون‌گذاری و...) و برای کدبندی محتوای مصاحبه‌ها (20 مصاحبه با خبرگان قانون‌گذاری، سیاست‌گذاری و علوم ارتباطات) از روش تحلیل مضمون و نرم‌افزار MAXQDA بر اساس راهبرد نظریه داده‌بنیاد استفاده گردید و از این مرحله به بعد فرآیند کدگذاری توصیفی و تفسیری شاخص‌های استخراج شده، آغاز گردید. ضمن کدگذاری، مقوله‌ها شناسایی شدند که به استخراج الگوی پژوهش کمک کرد. پس از تحلیل محتوا، 48 مفهوم شناسایی و در قالب 10 مقوله جمع‌بندی شدند و مبنای طراحی الگو قرار گرفتند. پس از طراحی الگو، الگوی نهایی با نرم‌افزار AMOS طراحی و آزمون شد و اصلاحات لازم در آن انجام گرفت. در الگوی نهایی، روابط در سطح معناداری 001/0 مورد پذیرش قرار گرفت.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


  • منابع

    الف- فارسی

    • انصاری، ب. (1386). «مفهوم، مبانی و لوازم آزادی اطلاعات». نامه مفید، 5(3)، صص 137-158.
    • انواری‌رستمی، ع.، حاجیان، ن. و آذر، ع. (1393). «مقایسه تطبیقی جامعیت شاخص‌های اندازه‌گیری شفافیت اطلاعاتی و سطح افشاء اطلاعات در کشورهای در حال توسعه و توسعه‌یافته». پژوهش‌های تجربی حسابداری، 4(4)، صص 143-165.
    • آناستازی، آ. (1382). «روان‌آزمایی». (م. براهنی، مترجم) تهران: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
    • بهادر، م. (1390). «بررسی موانع قانونی شفافیت در ایران». دانش ارزیابی، 7(4)، صص 121-142.
    • پاشاشریفی، ح. (1380). «روش‌های تحقیق در علوم رفتاری». تهران: سخن.
    • حسنی، ع.، و شمس، ع. (1391). «راهکارهای مبارزه با فساد اداری بر اساس ارزش‌های اسلامی». اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 5(1)، صص 81- 104.
    • حمیدی‌زاده، م. (1394). «پویایی‌های سیستم». تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
    • داداشی، ع. (1390). «مبارزه با فساد اداری در ایران: اقدامات انجام شده و چند راهکار پیشنهادی». راهبرد توسعه، 8(3)، صص 208-220.
    • درویش، ح.، و عظیمی، ف. (1395). «بررسی تاثیر شفافیت سازمانی بر کاهش فساد اداری با میانجی‌گری اعتماد سازمانی (مطالعه موردی: کارکنان بیمارستان پانزده خرداد ورامین)». مدیریت دولتی، 8(1)، 153-166.
    • رهنمود، ف. و عباسپور، ب. (1386). «حاکمیت خوب و امکان پیاده‌سازی آن در ایران». مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، 15(3)، صص 25- 38.
    • زندیه، ح.، و سالارسروی، ح. (1392). «شفافیت اسنادی و حق دسترسی آزاد به اطلاعات». گنجینه اسناد، 23(1)، صص 116-134.
    • ساریخانی، ع.، و اکرمی‌سراب، ر. (1392). «کارکردهای پیشگیرانه شفافیت در سیاست جنایی». حقوقی دادگستری، 23(2)، 91-116.
    • سرلک، م.، و نوریائی، م. (1395). «شناسایی عوامل موثر بر جریان های شکافنده سازمان‌های دولتی با استفاده از استراتژی نظریه‌پردازی داده بنیاد». مدیریت دولتی، 8(4)، صص 553-570.
    • سکاران، ا. (1380). «روش‌های تحقیق در عملیات». (م. صائبی و م. شیرازی، مترجمان) تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی.
    • شجری، پ. (1388). «از رکود تا بهبود اقتصادی». تازه‌های اقتصاد، 7(2)، صص 73-83.
    • صمدی، ع.، و عباسی، م. (1391). «بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتار رقابتی شرکت‌ها». مدیریت فرهنگ سازمانی، 10(2)، صص 85- 108.
    • ضمیری، ع.، و نصیری حامد، ر. (1389). «حکمرانی مطلوب و نقش شفافیت در تحقق آن». پژوهشنامه، 4(2)، صص 173-224.
    • عمید، ح. (1378). «فرهنگ فارسی عمید». تهران: امیرکبیر.
    • فرج‌وند، ا. (1396). «از هم‌افزایی تا هم‌آفرینی». مدیریت سازمان‌های دولتی، 6(1)، صص 51-62.
    • فرهادی‌نژاد، م.، و لگزیان، م. (1390). «پیمایشی طولی در زمینه علل فساد اداری و روش‌های کنترل آن (1388–1378)». چشم‌انداز مدیریت دولتی، 2(8)، صص 45-60.
    • محسنی، و.، و [دیگران]. (1398). «تحلیل حقوقی نسبت‌سنجی حق دسترسی عموم به اطلاعات با تحقق حقوق شهروندی با تاکید بر نظام حقوقی ایران». پژوهش حقوق عمومی، 7(1)، صص 321-354.
    • محمدی، ج. (1385). «آمار کلاسیک». تهران: پلک.
    • معین، م. (1360). «فرهنگ فارسی معین». تهران: امیرکبیر.
    • میرسپاسی، ن.، و باقرزاده، م. (1385). «آسیب‌شناسی نظام پاسخگویی در سازمان‌های دولتی». پژوهشگر، 3(2)، صص 1-14.
    • ناعمه، ح. (1390). «شفافیت و مبارزه با فساد در انعقاد قراردادهای اداری ایران». تحقیقات حقوقی، 27(1)، صص 9-36.
    • نرگسیان، ع.، و جمالی، ق. (1398). «وضعیت شفافیت در سازمان‌های حاکمیتی ایران». دولت‌پژوهی، 5(2)، 209-244.
    • نرگسیان، ع.، هژبرافکن خلاری، ح.، و معینی‌کربکندی، م. (1394). «مطالعه تاثیر رسانه‌های اجتماعی آنلاین بر شفافیت و اعتماد عمومی با اثر میانجی‌گیری مشارکت عمومی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تهران)». مدیریت دولتی، 7(3)، صص 637-656.
    • یزدانی زنوز، ه. (1384). «بررسی نقش شفایت در تحقق حکمرانی مطلوب». پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد حقوق بشر، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران.

     

     

     

     

     

     

    ب- انگلیسی

    • Burger, R., & Owens T. (2010). Promoting Transparency in the NGO Sector: examining the availability and reliability of self-reported data. World Development, 38(9), 1263-1277.
    • Carter, M.Z., & [et al.]. (2013). Transformational leadership, relationship quality and employee performance during continuous incremental organizational change. Journal of Organizational Behavior, 34(7), 942-958.
    • Chambers, S. (2004). Behind closed Doors: Publicity, Secrecy, and The Quality of Deliberation. (https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1467-9760.2004.00206.x - 2021/01/15)
    • Grimmelikhuijsen, S., & [et al.]. (2013). The effect of transparency on trust in government: A cross‐national comparative experiment. Public Administration Review, 73(4), 575-586.
    • Hair, J.F., & [et al.]. (2006). Multivariate Data Analysis (6th ed.). N.J.: Prentic-Hall.
    • Hollyer, J.R., Rosendorff, B.P., & Vreeland, J.R. (2018). Transparency, Protest and Democratic Stability. British Journal of Political Science, 49(4), 1-27. doi: 10.1017/s0007123417000308.
    • Hood, C., & Heald, D. (2006). Transparency: The Key to Better Governance. Oxford: Oxford University Press.
    • Jha, C.K. (2020). Information Control, Transparency, and Social Media: Implications for Corruption. Political Scandal, Corruption, and Legitimacy in the Age of Social Media, IGI Global. DOI: 10. 4018/978-1-5225-2019-1.ch003.)
    • Lindstedt, C., & Naurin, D. (2010). Transparency is not enough: Making transparency effective in reducing corruption. International political science review, 31(3), 301-322.
    • Martinez, A. (2011). The regulation of diffusion of public sector information via electronic means: Lessons from the Spanish regulation. Government Information Quarterly, 28(2), 188-199.
    • Nielsen, C., & Madsen, M.T. (2009). Discourses of transparency in the intellectual capital reporting debate: Moving from generic reporting models to management defined information. Critical Perspectives on Accounting, 22(7), 847-854.
    • Park, H., & Blenkinsopp, J. (2011). The roles of transparency and trust in the relationship between corruption and citizen satisfaction. International Review of Administrative Sciences, 77(2), 254-274.
    • Porumbescu, G.A. (2015). Does transparency improve citizens’ perceptions of government performance? Evidence from Seoul, South Korea. Administration & Society, 49(3), 443-468.
    • Prasojo, E. The House of Representatives (Indonesia). & United Nations Development Programme (UNDP) (Jakarta). (2010). Handbook on transparency and accountability of parliament. Jakarta: General Secretariat of the House of Representatives.
    • Roelofs, P. (2019). Transparency and mistrust: Who or what should be made transparent?. Governance, 32(3), 565-580.
    • Svensson, G. (2007). Legal requirements for transparency in appointments and promotions in Swedish higher education institutions. International Journal of Public Sector Management, 20(2), 118-133.