از جنگ نرم تا جنگ شناختی: ضرورت بازاندیشی در سیاست‌گذاری رسانه‌ای در عصر اطلاعات

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 گروه مدیریت رسانه، دانشکده بازار و کسب و کار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران

2 استاد و هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور، تهران ، ایران

3 استادیار دانشکده بازار و کسب و کار، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

چکیده

تحولات فناورانه و ظهور پلتفرم‌های هوشمند ارتباطی، به شکل‌گیری گونه‌ای نوین از منازعات منجر شده است که در آن جنگ شناختی، به‌عنوان مرحله تکاملی جنگ نرم، سازوکارهای ادراکی و تصمیم‌سازی جوامع را هدف قرار می‌دهد. این تحول، به‌ویژه در بستر امنیت سایبری و رسانه‌ای، چالشی بنیادین برای سیاست‌گذاری رسانه‌ای در سطح ملی ایجاد کرده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که، گذار از جنگ نرم به جنگ شناختی چه تأثیری بر تحول در مبانی سیاست‌گذاری رسانه‌ای در عصر اطلاعات دارد. برای پاسخ به این پرسش، پژوهش با رویکرد کیفی و بهره‌گیری از گروه‌های کانونی از میان متخصصان حوزه‌های رسانه، امنیت سایبری و علوم شناختی انجام شده است. داده‌های گردآوری‌شده با روش تحلیل مضمون براساس الگوی براون و کلارک کدگذاری و تحلیل گردید. یافته‌ها نشان می‌دهد که سیاست‌گذاری رسانه‌ای در مواجهه با تهدیدات شناختی نیازمند عبور از الگوهای سنتی و حرکت به‌سوی مکانیزم‌های انعطاف‌پذیر، داده‌محور و انطباقی در مدیریت ادراکی جامعه است. تم‌های اصلی استخراج‌شده شامل: (۱) ضرورت بازتعریف نقش دولت حکمرانی رسانه ای، (۲) اهمیت ارتقای سواد شناختی جامعه فراتر از سواد رسانه‌ای، (۳) تقویت ظرفیت‌های فناورانه برای رصد و پایش محیط رسانه ای و (۴) نهادسازی شناختی به منظور مدیریت تهدیدات رسانه ای می باشد. این نتایج بر ضرورت حکمرانی رسانه‌ای مبتنی بر رویکردی کنش‌گرایانه و شناخت‌محور تأکید دارد؛ رویکردی که با اتکا به فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی و تحلیل کلان‌داده، بتواند تاب‌آوری جمعی در برابر تهدیدات نوظهور را ارتقا بخشد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات